Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-03@14:18:00 GMT

"شبه تراژدی در تاریخ جهانگشا" منتشر شد

تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۱۰۷۹۵

'شبه تراژدی در تاریخ جهانگشا' منتشر شد

به گزارش  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم،رضا گیلکی نویسنده این کتاب در معرفی گفت: درباره حمله مغول و علل شروع چنین یورشی از سوی اقوام مغول تا کنون پژوهش‌های فراوانی شده است، آنچه کتاب "شبه تراژدی در تاریخ جهانگشا، بازخوانی تراژیک تاریخ جانگشای جوینی" را خاص می‌کند رویکرد تقدیرگرایانه آن است که مسلمانان به دلیل ناسپاسی مورد غضب نماینده خدا، یعنی چنگیز خان، قرار گرفته اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این پژوهش بر آن است که نقطه عطف تاریخ ایران نه حمله مغول بلکه سیطره اندیشه اشعری گری است.

او افزود: درباره حمله مغول و علل شروع چنین یورشی از سوی اقوام مغول تا کنون پژوهش‌های فراوانی شده است. قصد ما آن نیست که رویداد‌های تاریخی را بازخوانی کنیم؛ ولی آنقدر این رویداد تلخ در جان و روح ایرانیان اثر نهاده که از آن پس همه چیز تحت تأثیر آن قرار گرفته و وحشت و نفرت را در دل ایرانی‌ها برانگیخته است.

گیلکی بیان کرد: هنوز اصطلاح قوم مغول هنگامی به کار می‌رود که گروه ستمکار، دیگران را آزار دهند. هر رویداد نفرت انگیزی با گذشت زمان تعدیل می‌شود و کم کم آثار آن محو می‌شود؛ چرا که زندگی اجتماعی جدیدی شکل می‌گیرد و با ایجاد تمدن جدید درد جانکاه پیشین التیام می‌یابد.

او افزود: اگرچه ظاهر حمله ویرانگر مغول ترمیم پیدا کرد و درد روحی آن با تشکیل دولت‌های بعدی و ظهور تشیع و از سوی دیگر با گسترش عرفان آرام یافت، اما به طور کامل از بین نرفت و به زخمی کهنه تبدیل شد و نتایج خود را به وجود آورد و سرخوردگی، انزوا و افسردگی بخشی از نتایج آن است.

نویسنده کتاب "شبه تراژدی در تاریخ جهانگشا" ادامه داد: پیامد‌های حمله مغول موضوع پژوهش بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون است. مغولان پای در مراکز علمی و فرهنگی ایران گذاشتند. جایی که زیستگاه عطار و نجم الدین کبری و پرورش دهنده مولوی‌هاست. حمله مغول به پایتخت علم آن روزگار یعنی بخارا منجر به انحطاط عقلی و فکری شد، که البته نتایجش از یک قرن بعد آغاز شد.

گیلکی گفت: خوشبختانه در این دوره آسیای صغیر به عنوان پناهگاه تعدادی از عالمان خراسان قرار گرفت که از جمله آن افراد می‌توان به سلطان العلما بهاء ولد اشاره کرد. یکی از تبعات این یورش وحشیانه عقب ماندگی در همه حوزه‌هاست که در نهایت نیز منجر به عقب ماندگی فرهنگی می‌شود.

پژوهشگر تاریخ ایران با طرح مسئله اصلی کتاب خود گفت: آن چه فرهنگ را شکل می‌دهد اخلاق در دو حوزۀ آن یعنی اخلاق فردی و جمعی است. پس علت العلل عقب ماندگی را می‌توان اخلاق دانست. سوال اینجاست که اخلاق ایرانی-اسلامی قرن هفتم چقدر پویا، عدالت گستر، ظلم ستیز بوده است؟

او ادامه داد: درباره اخلاق و سیر قهقرای آن دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه با حمله مغول جامعه ویران شد و اخلاق سقوط کرد. به عبارتی دیگر وارونگی اخلاق محصول حمله مغول است؛ لذا عقیده دارم که در حادثه حمله تاتار عاملی مهمتر از یک واقعه سیاسی وجود دارد و آن اخلاق است.

گیلکی بیان کرد: یکی از ابزار‌هایی که می‌توان به باور‌ها و عقاید ملت‌های گذشته پرداخت ادبیات است. چرا که ادبیات خاصیت آینگی جامعه را داراست. با حمله مغول تنها می‌توان گفت سیر سقوط اخلاق به قهقرا شدت بیشتری گرفت و مثلا گسترش بی سوادی، خانقاه نشینی و اخلاق عرفان زده را می‌توان از آثار حمله مغول به ایران دانست؛ ولی آیا پایه‌های اخلاق پیش از این به گونه‌ای دیگر بوده است؟ آیا آزادی بیان و نقد حاکمیت در آثار پیش از مغول وجود داشته است؟

نویسنده کتاب "شبه تراژدی در تاریخ جهانگشا" عطا ملک جوینی را یک مورخ تمام عیار دانست و گفت: جوینی دارای فلسفه تاریخ است و اولین ویژگی او صداقت در بیان و صراحت در معنا است، هر چند در این راه به شیوه اشعری متوسل می‌شود، پس با وجود فضای عرفان زده در جامعه عصر مغول، بهترین ابزار برای نقد اخلاق، فلسفه اخلاق است.

گیلکی ادامه داد: ما برای آنکه به بررسی اخلاقی تاریخ جهانگشا بپردازیم باید نظریه پشتیبان را محدود کنیم. می‌توان اوج این شاخه از فلسفه را در آثار نیچه مشاهده کرد. در مبحث دگرگونی تمام ارزش‌ها در علم اخلاق، نیچه سر آمد فیلسوفان در قرن بیستم است و نگاهی جدید به علم اخلاق دارد. نیچه با مطرح کردن اخلاق بردگان و اخلاق والاتباران در آراءش به خصوص در کتاب تبارشناسی اخلاق، راهکاری مناسب به ما ارائه می‌دهد برای نقد مکتب اشعری که در فرهنگ ما رسوخ کرده است. تبارشناسی اخلاق متضمن سؤالات بنیادین درباره ارزش‌ها و اخلاق و مباحثی همچون: خیر و شر، خوب و بد، گناه و بدوجدانی و آرمان زهد است.

او در پایان تصریح کرد: عطاملک جوینی مؤلف تاریخ جهانگشا از نزدیک شاهد وقایع و حوادث دوران قوم مغول بوده است. در این پژوهش به جنبه‌های اخلاقی این رویداد از چشم انداز جوینی نگاه می‌کنیم. آنچه این کتاب را خاص می‌کند رویکرد تقدیرگرایانه آن است که مسلمانان به دلیل ناسپاسی مورد غضب نماینده خدا، یعنی چنگیز خان، قرار گرفته اند. این پژوهش بر آن است که نقطه عطف تاریخ ایران نه حمله مغول بلکه سیطره اندیشه اشعری گری است. تبارشناسی اخلاق اثر فیلسوف شهیر آلمانی، فریدریش ویلهلم نیچه، در این واکاوی به ما کمک فراوانی کرده است.

گفتنی است این کتاب در۲۳۲ صفحه و با قیمت ۶۰۰،۰۰۰ ریال و در ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.

انتهای پیام/ح

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: کتاب تراژدی حمله مغول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۱۰۷۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!

تین نیوز

این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:

 "آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)

عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).

ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند! 

البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی  را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!

ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.

حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • انتشارات صهبا از کتاب جدید با نام «حدیث مکارم الاخلاق» رونمایی کرد
  • موی روی لاله گوش نشانه چیست؟
  • «دیکتاتوری با اخلاق سگی» به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • مهدی نصیری، جزئیات زندگی خصوصی محسن مخملباف و مادرش را منتشر کرد که خلاف اخلاق بود /او به سیدمحمد خاتمی توهین و بی ادبی می کرد
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • مو، روی لاله گوش نشانه چیست؟
  • کتاب «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
  • مقام سازمان ملل: حمله به رفح «یک تراژدی غیرقابل وصف» است
  • گوترش: عملیات در رفح یک تراژدی ویرانگر خواهد بود/ درباره گورهای جمعی تحقیق شود